10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Älðñê(: انتشار: 2 سال پیش 69 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
معرفی داستان🐚🐬 اسم داستان : به گربه ها غذا ندید🍁";*(Don't feed the cats🍁";*) ژانر : تخیلی،احساساتی و ناظر پلیز داستانمو منتشر کن چون منح.رفی و ... نداره:) مرسی که لایک میکنی
اولش بالا رو بخون(توضیحات)💫🍁✨
بزارین خودمو باهاتون اشنا کنم،من سوکی هستم یه نوجوون ۱۳ ساله و با پدر و مادرم و مادربزرگم تو شهر توکیو و تو یه اپارتمان زندگی میکنم پاییین اپارتمانمون سمت راست خونمون شیرینی فروشی پدرمه من یه خواهر بزرگ تر از خودم دارم اسمش کلارا هست اون بعضی موقع رئیس بازی در میاره و خیلی مسئولیت پذیره ولی پایست😒مامانم یه ادم مهربونه و هر صبح برام سوشی درست میکنه😳پدرم عاشق کارش هست و دست پخت اون کاملا خوشمرس!شیرینی فروشی ما مشهوره خیلی! مادربزرگم خیلی پیر هست و قبلا برام داستان میگفت ولی الان که اومدیم به این شهر جدید یه بیماری داره خب...
من هاشق شهرمونم ما تو کوچه کوچینو زندگی میکنیم خب راستش این کوچه خیلی بزرگه!و کلی ادم توش زندگی میکنه😍و
اها یکی از قوانین کوچمون اینه که به گربه ها و سایر حیوانات
غذا ندیم!نمیدونم چرا من که هیچ گربه ای ندیدم تاحالا. درسته ما
فقط 3 روزه اینجاییم😂
وای نه مدرسه رو یادم رفت!وای اوتوبوس
مدرسه رفته بهتره بهش برسممممم!(سوکی با🍁)در اوتاقو باز میکنم*با سرعت از پله ها پایین میرم*(اسانسور خرابه😂😔)
میرسم به که دستگیره در رو باز کنم که خواهرم دستشو میزاره رو شونم و میگه : کجا با عجله بیا برسونمت . 🍁اجی مدرسه دیرم شده . 💜خب پس بیا سوار ماشین شو منتظر چی هستی؟ 🍁باشه باشه اومدم *رفتیم پارکینک و سه سوته سوار ماشین شدم خواهرم توی یه بیمارستان کار میکنه و درامد زیادی داره فقط شنبه ها خونس ماشین اون شاسی بلنده و خلاصه خواهر پایه ایه😂 . 🍁وای نه چه ترافیکییی دیر میرسممممم . 💜نگران نباش یه میونبر دارم . 🍁اوکی ولی سریع ***رسوندم به مدرسه خوشبختانه زود رسیدم*** 🍁اوخیش😌خداروشکر زود رسیدم مرسی اجی . 💜خواهش میکنم . ***از خواهرم خداحافظی میکنم و میره و منم میرم سر کلاس ، کلاس ما تو طبقه چهارمه معلم هم هنوز نیومده.
💫سلاممم سوکی ، سوکی برای امتحان خوندی (دوستش میا💫)
🍁چیییی؟؟؟؟؟کدومممم امتحانننن😨مگه امتحان داریمممم؟؟؟
💫اره دیگه😐نگو که یادت رفته (معلم📕) 📕سلام بچه ها .
همه بچه ها باهم : سلام خانم . 📕خب بگید ببینم تعطیلات خوش گذشت؟ (پنجشنبه جمعه رو میگه😂😐) یکی از بچه ها : خانم مگه قرار نبود زنگ اول امتحان بگیرید؟ 📕اوووو خوب شد یادم اوردین نماینده امروز سوکی هست سوکی حواست به کلاس باشه تا من برگه ها رو بیارم ...سوکی با قیافه ی خشک زده : چ چ چشم خ خ خانم ب ب باشه ... 🍁خب بچه ها ساکت باشید😀میا یه دقه بیا باهات صحبت دارم😀 ، 💫چیشده؟ 🍁همون بچه خرع یاد خانم اورد که امتحانه😀منم هیچی نخوندممم چیکار کنم؟؟؟ 💫باشه باشه بهت تقلب میرسونم😒 ، 🍁مرسیی تو بهترینی . ***معلم امتحانو گرفت و میا هم بهم تقلب رسوند و زنگ تفریحخورد و همه بچه ها و من و میا رفتیم پشت بوم مدرسه********* 🍁عجب تقلبی بود😃 ، 💫اره دقیقا😂 راستی میدونستنی فردا تعطیلی رسمیه😐 ، 🍁ایوللل ولی چرااا؟ ، 💫چون رئیس اصلی این مدرسه قبلا اون روز فونت کرده به علت همین تعطیله ، 🍁ایولللل ،💫من و خانوادم میریم آبشار شما چطور؟ 🍁ما اینقد سرمون شلوغه نمیشه جایی بریم😂 ******زنگ خونه میخوره و من مجبورم پیاده برم خونه ****(در حال قدم زدن و برگشت)
🍁وایی خیلی روز سختی بوددددد ساعت 5عه حدودا پنج و نیم میرسم خونه ، عه هوا بارونی شد واییی الان خیس میشم ***میدوعم زیر یه سایه بون که مال یهخونه ایه وایمیسم**** 🍁اهههه عجب بدبختیهههه بهتره با گوشی نوکیاعه چند سال پیشم بهشون بگم من دیر میام خونه ******متن پی ام به خواهرم : اجی میشه به مامان بابا بگی من امروز دیر میام خونه مرسی*******یه خانمی داره نزدیکم میشن با یه چتر زرد میاد جلوم و میگه :❤دختر کوچولو اینجا چیکار میکنی؟ 🍁اممم چیزه من داشتم میرفتمخونه که هوا بارونی شد و ... ❤اوه عزیزم خیس میشی بیا چتر منو بگیر ... 🍁وای خیلی ممنونم ***بعدش اون چترشو بهم داد و رفت اینگار اون خانومه رو یه جا دیده بودم ولی ماسک زده بود اون خانومه یه هودی زرد پوشیده بود ،،،، میرسم خونه ***** مامانم : کجا بودی دخترم پیاده برگشتی واییی این چتر خانوم کوتوها هست که!
🍁داشتم خیس میشدوم یه خانم...(توضیح داد) چی خانم کوتوها؟یعنی اون این چترو بهم داده؟؟؟؟؟عجیبه اون خانومه ماسک داشت ،، _دخترم بیا تو مغازه ،***رفتم تو مغازه و همون خانومه با هودی زرد رو صندلی نشسته بود و چترش هم تو دستم بود*** با خنده گفت:❤اوه سوکی واقها منو نشناختی؟چند سالی هست مشتریتونم عزیزم😂 .، 🍁هنوز هم نشناختم میشه***حرفمو تموم نکرده بودم که ماسکشو دراورد تازه شناختمش!* 🍁اهاااان چون ماسک زده بودین نشناختم.....مامانم گفت : اون قراره چند روزی پیش ما بمونه چونخونه اونو اتش سوزی خراب کرده ، خب بیایین بریم خونه شام بخوریم ، ****شام سوشی بود و ماهی (ماهی رو منقلی😂💔) تو بالکنیم من عاشق دیدن شهر از بالکنم چون همه جا نورانیه*💜سوکی لطفا فلفل رو بیار تا بریزم رو ماهی (در حال ماهی درست کردنه کلارا)
🍁باشه بیا بگیرش ، 💜مرسی
******شام درست شد و تو بالکن یه میزناهار خوری هست کهروی اون شامو میخوریم******🍁خیلی خوشمزس مخصوصا سوشی ها....مامان: کلارا وقتی خوردی برای بابات هم ببر شیرینی فروشی تا بخوره *****شیرینی فروشی ما تا ساعت 12 شب بازه!*****💜باشه مامان ، ❤خیلی ممنون واقها خوشمزه بود ****شامو خوردیم و طبق معمول من باید ته مونده های ماهی رو بندازم تو سطل بیرون ، استخونای ماهی ها رو میریزم تویه پلاستیک و از پله ها میرم پایین و میرم حیاط پشتی هنوز هم بارون میاد لامپ کوچیک حیاط پشتی رو روشن میکنم و درحالی که میخوام پلاستیک استخونا رو بندازم تو سطل دو تا چشم از گوشه ی دیوار داره نگام میکنه ....... اولش ترسیدم ولی بعدش فهمیدم که یه گربست!اون خیس شده بود گرسنش هم بود!چیکار کنم الان؟
تماممممم پارتتت بعدیییی شرططط دالهههه:)))❤
10 کامنت و 5 لایک😭تولوخداااا😭❤😐
چطول بود؟حمایت میکولی🍁✨؟
من لایک و کامنت تولو موخواممم😭😂❤
اسلاید اضافه🍁💎
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
خیلی قشنگ بود صوییتی🙂💖
قشنگ بید❤️🤝🏻
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
فالو=بک🌸🍄
لیلیلیلی
نی نای اصغر صغری نی نای نی نای نای(پیام اضافه😔😹)
داستان جالبی بودددد لایک عم کردممم•---•
لطفا تو نظر سنجی جدیدم شرکت کنید😍
بعد فالوم کنید بخدا که بک میدم😊
میو..میوووو...واقعا چیزی ندارم بگممم🤕🤣
باشهههه میوووو
خوب بود.
ولی برای فوت رئیس مدرسه که تعطیل رسمی نمیشه.
تعطیل رسمی وقتی یه شخص مهمی توی کشور فوت کنه اتفاق میفته
خیخی😀😀😀😀😀اره میدونم😀😀😀منظورم رسمی برا مدرسه اونا😀
لطفن ت مراسم ماما ب ما رای بدین تنکیو"]💕
https://testchi.ir/polls/86108
لینکش🗿🍜